جک ارسالی


پا برهنه تا کجا دویده ای که این همه گل شکفته است


ای بانو! بیا حواسمان را پرت کنیم ... مال هرکس دورتر افتاد، عاشق تر است ... اول خودم ! حواسم را بده تا پرت کنم

آدم ها خیلی زود همراهان صمیمی را فراموش می کنند.همین که باران بند آمد خیلی ها چترهایشان را جا می گذارند...


بچه: بابا نقاشیم قشنگه؟ پدر : آره پسرم چی کشیدی؟ - یه گاو که داره علف می خوره. - کو علف؟ - گاو خورد - کو گاو - علف خورد رفت


پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست.. هر وقت تونستی با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک پازل جدید براش ساختی هنر کردی !


روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ عصبانی شد و گفت: بی‌تربیت! خجالت بکش. اون موقع من کلاس اول بودم. حالا شوهر دارم!


احمدی نژاد به مایکروسافت پیشنهاد داد تا در نرم افزار اکسل منوی "ریدن به آمار" گنجانده شود .


به غضنفر می گن از چه گلی خوشت می آد: میگه اقاقیا . می گن همینو که گفتی بنویس. می گه غلط کردم ؛گل رز

به لره می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه!!با ط دسته دار. میگه اتفاقا با طی دسته دار شستم


اشک ها اسکی سوارانی ماهرند که از زیر چشم ها شروع به حرکت می کنند و از گونه ها با مهارت می پرند و در کنار لب ها از خط پایان می گذرند


نه سه نقطه ایم که یعنی ادامه داریم ... نه یک نقطه ایم که یعنی تمام شدیم . دونقطه ایم ، مانده بین زمین و هوا


اهل دانشگاهم رشته ام علافی‌ست جیب‌هایم خالی ست پدری دارم حسرتش یک شب خواب! دوستانی همه از دم ناباب و خدایی که مرا کرده جواب. اهل دانشگاهم قبله‌ام استاد است جانمازم نمره! خوب می‌فهمم سهم آینده من بی‌کاریست من نمی‌دانم که چرا می‌گویند مرد تاجر خوب است و مهندس بی‌کار وچرا در وسط سفره ما مدرک نیست! (چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید) باید از آدم دانا ترسید! باید از قیمت دانش نالید! وبه آنها فهماند که من اینجا فهم را فهمیدم من به گور پدر علم و هنر خندیدم!


خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریائی خود نداری من چون توئی دارم و تو چون خود نداری !! امام زین العابدین


مردن آن نیست که در خاک سیاه دفن شوم مردن آن است که از خاطر تو با همه خاطره ها محو شوم

ترجیح میدم با کفش هایم در خیابان راه بروم وبه خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم وبه کفش هایم فکر کنم

به سلامتیه رفیقایی که تو دریای مردونگی غرق میشن ولی از رو پل نامردی رد نمیشن، صلوات

ازخدا پرسیدم : خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر، با اعتماد زمان حال ات را بگذران بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن


مهم نیست کف پات رو شسته باشی یا نه حتی مهم نیست که کف پات نرمه یا زبر مهم اینه که وقتی پات رو تو زندگیه کسی میزاری و از زندگیش عبور می کنی وقتی که مهلتت تموم شد و فقط رد پات موند انقدر اون رد پا خواستنی باشه که به کسی اجازه نده پاهاش رو روی رد پات بذاره


زندگی همانند داستان مرد یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نخریدند، تمام شد!


رهبر ما آن جوان 15 ساله ایست که به سختی از فیلترهای اینترنتی عبور کرده و با سرعت 43 کیلوبایتی کلیپ دانلود میکند



Ersali az Rockclimbing

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد