خواندنی هایی از پرتره ای از یک مرد ناتمام



تو را خط زدم پرونده ی زندگیم خالی شد، برگی نمانده که من باشم و من، غمی نیست زندگی را از سر می گیریم.

------------------------

یادداشت:کوچکتر بودم دل بزرگتری داشتم حالا که بزرگترم چه دلتنگم

------------------------

بی وفا باشی شکایت می کنند، با وفا باشی خیانت می کنند، مهربانی گرچه آیینی خوش است، مهربان باشی رهایت می کنند

-----------------------

سه جور دوستت دارم اینجوری، اونجوری، بدجوری

-----------------------

انگار ثانیه ها لنگ می زنند وقتی دلی برای دلی تنگ می شود

----------------------

این روزها آنقدر تنها هستم که تنهایی دلواپسم شده. لبخند می زنم تا قدری آرام گیرد بیچاره دلم طاقتش تمام کم شده است

--------------------

به دو چیز عشق می ورزمیکی تو و دیگری وجود تو. به دو چیز اعتقاد دارم یکی خدا و دیگری تو در این دنیا دو چیر می خواهم یکی تو و دیگری خوشبختی تو

--------------------

اون کسی که چتر و ساخت عاشق بود؟ نه عزیز دل آدم بود

-------------------

میگن دلتنگی قشنگترین هدیه عشق است، حالا با این هدیه قشنگ چه کنم.

-------------------

زندگی را تو بساز نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف...

-----------------------

دفعه بعد خواستی به دیدنم بیایی سنجاق قفلی بیاور می خواهم دلم را به دلت سنجاق کنم

-----------------------

زندگی یعنی جنگ تو بجنگ

زندگی یعنی عشق تو بدان عشق بورز

خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم، هر چه هستی گذرا نیست هوایت، بویت، فقط آهسته بگو با دلم می مانی؟

 

Sender: E.m.j

 



شاد و خندون باشید

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد