یه اتفاق باحال


سلام دوستان عزیز می خوام یه چیزی براتون تعریف بکنم که تا بحال تو عمرتون ندیدین حداقل اونهایی که از مترو استفاده می کنن ندیدن، دیروز من و خواهرم با مامان می خواستیم با مترو بریم جایی که باورتون نمیشه چقدر شلوغ بود من و مامان و خواهرم و یه خانم دیگه توی گیت ایستگاه مترو وایساده بودیم ومی خواستیم به ترتیب بلیط هامونو بزنیم که خواهرم بلیط و وارد دستگاه کرد که یه دفعه اون خانومه نمدیدونم چطوری از صف زد بیرون و مامانمو خواهرمو و اون خانومه یهو با هم از گیت رد شدن... و منم هاج و واج مونده بودم که این خانومه چقدر باحال تشریف دارن باورتون نمیشه سه نفر با یک بلیط از تو گیت رد شدن و خوشحال و خندون من که حسابی کف کرده بودم بلیط خودمو تو دستگاه کردم و می ترسیدم یه وقت اون آقاهه مسئول گیت به مامانمینا گیر بده و اون خانومه هم با سرعت تمام ناگهان غیبیش زد... خیلی باحال بود و خانمه هم چقدر با خودش حال کرده که چقدر من زرنگم البته احتمال میدم که خانومه خیلی عجله داشته و اصلا متوجه نبوده هااااان نظر شما چیه؟؟!!!

شادو خندون باشید

نظرات 2 + ارسال نظر
احمد چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ http://meingott.blogsky.com

آره عجله داشته. من وقتی دلم نمیخواد بلیت بگیرم، از آسانسور میرم تو مترو. اونجا کسی گیر نمیده. تو اتوبوس ام هیچ وقت بلیت نمیدم رارننده که میخواد بلیت جمع کنه خودمو به خواب میزنم و یا خودم بلیتا رو جمع میکنم. الانم که کارتی شده به رارننده میگم من کارت دارم. بلیت سینما رو هم چند بار دودر کردم. فقط نمیدونم چطوری باید وقتی که مسافرت میری، بلیت قطار و یا اتوبوسو ندی.
ممنونم دوست عزیز که به همه خنده رو هدیه میکنی.
خیلی باحال مینویسی. به منم سر بزن

نازنین دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:55 ب.ظ

چشمم درد گرفت نشدبخونیش ۲کلمه از مادر عروس بشنواحمدومیگم ای ول بابا تو دیگه کی هستی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد