چیزایی در مورد خانم ها و اقایون و بازم جک:

 

بازم جک:

یه دفعه یه ترکه میره خواستگاری بعد پدر مادر دختر میگن دخترمون فعلآ درس میخونه میگه باشه میرم 3 ساعت دیگه میام
-
یه دفعه یه ترکه میره دستشویی همون جا سکته میکنه میمیره بعد از فوت یارو پسرش هی میرفت تو دستشویی زار میزد و واسه پدرش گریه میکرده یه روز یه نفر بهش میگه چه خبرت هر روز میری تو دستشویی گریه میکنی میگه آخه اینجا بوی بابام و میده
-
یه روز به یه ترک میگن هویج برای چشم خوبه اون هم دوتا هویج میکنه تو چشماش
-
ترکه دوپینگ میکنه برای اینکه کسی نفهمه آخر میشه
-
یه روز به ترکه میگن میزاری پسرت بره دانشگاه میگه آره ولی به شرط اینکه به درسش لطمه نخوره
-
یه ترکه رو به روی آیینه وایستاده بود و چشماش و بسته بود میخواست ببینه موقع خواب چه شکلی میشه
-
به یه ترکه میگن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار میکنی؟میگه میفروشمش میرم کویت
-
یه روز ترکه رفت بود مکه مراسمی که باید به شیطون سنگ بزنن بود و یارو ترک سنگش تموم میشه شروع میکنه فحش خواهر مادر میده
-
به یه ترک میگن با زنبور و خر و گاو جمله بساز
ترک میگه زنبور خر گاو منه
-
به یه ترکه میگن که با "لجن جمله بساز میگه:
الان 4 سال که بابام اینا با عموم اینا لجن
-
به یه ترکه میگن راسته که شما به خر میگین داداش ؟
میگه آره داداش
-
یه روز ترکه میخواست بره بهشت زهرا هر چی میگرده گل پیدا نمیکنه به جاش کمپوت میبره

-
به ترکه میگن با "نجیب" جمله بساز میگه:
شلوار ما نه زیپ داره نه جیب
-
یه روز به ترکه میگن با "شیشه" جمله بساز:
میگه ساعت یه ربع به شیشه!
-
یه روز یه ترکه یه نفر رو میبینه که داره محکم در میزنه ولی کسی در رو باز نمیکنه،
جلو میره و بهش میگه:خوب زنگ بزن، شاید در خرابه!!!
-
یه روز به یه ترکه می گن محمد کی به رسالت رسید؟
میگه: والا من ستار خان پیاده شدم.
-
یارو "بی هوا" وارد اتاق میشه، خفه میشه.
-
ترکه می‌خواسته گردو بشکنه، گردو رو میگذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سرش!
-
ترکه هر روز زنگ یک کلیسا رو می‌زده و در می‌رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه،‌ یک روز پشت در کمین می‌کنه، تا ترکه زنگ می‌زنه، ‌خرشو می‌گیره و می‌پرسه چیکار داری؟ ترکه هول میشه،‌ با تتپته میگه: ببخشید، ‌عیسی هست؟!
-
ترکه مهم میشه زیرش خط میکشن، تو امتحان میاد!
-
ترکه وزیر مخابرات میشه بعد از یه هفته مخابرات ورشکسته میشه! از طرف دولت هیئتِ تحقیق تشکیل‌میدن، می‌بینن برای رفاه حال جامعه ورداشته همه گوشی‌های ‌تلفنای همگانی رو بیسیم کرده
-
اردبیل زلزله میاد،‌ ترکه زنگ میزنه مسئولیتش رو بر عهده میگیره!
-
ترکه از یکی میپرسه قبله کدوم طرفه؟! یارو نشونش میده، ترکه میگه:‌ باید خیلی برم؟!
-
ترکه تو اتوبوس یه دختره خوشگل رو میبینه،‌ پیاده که میشه شماره اتوبوس رو بر میداره!
-
ترکه یه سکه اززیر خاک پیدا میکنه، روش نوشته بوده تاریخِ ضرب: 200 سال قبل از میلاد!

-
ترکه میخواسته زیردریایی آمریکاییا تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!
-
ترکه میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ ترکه میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!
-
یکی به یک ماری می رسد که معتاد بود سوال می کند که چرا معتاد شدی
می گوید چند سالی عشق یک مار بودم که بعدا فهمیدم مار نبوده شلنگ بوده
-
یه روز به ترکه می گه ماتیز گرفتم ... ترکه می گه از ایدز بدتره
-
ترکه زنگ میزنه ۱۱۸ میگه : ببخشید شماره تلفن ۱۱۰ چنده!!!
-
یه ترکه میشینه تو تاکسی میاد در ببنده
راننده میگه : دست لای در نمونه قربون
ترکه میگه :سرت لای درنمونه قربون
-
میخ میره تو پای ترکه نمیتونه درش بیاره کجش میکنه
-
به ترکه میگن :
اگه بهت یه کامیون پول بدن چیکارش میکنی ؟
ترکه میگه :
2000
تومن میگیرم خالیش می کنم
-
ترکه میره بقالی، میگه: آقا نوشابه خانواده دارین؟ یارو میگه: بعله. میگه: به مجرد هم میدین؟!!
-
غضنفرمرد، روحش اُومد پرواز کنه، گیر کرد لای پنکه سقفی.
-
غضنفر پشت کتش خاکی بود، اونو آسفالت کرد!!!!!!!
-
یه روز یه ترکه میره تو یه مغازه خوار و بار فروشی میگه
ببخشید ۱ کیلو پنیر میخواستم.
مرده میگه ترکی؟؟.......میگه آره از کجا فهمیدی؟؟
میگه از لهجت!!!........
ترکه واسه اینکه لهجش درست شه ۵ سال میره اروپا!
بعد از ۵ سال بر میگرده میره تو همون مغازه.....
میگه آقا ببخشید ۱ کیلو پنیر میخواستم....مرده میگه تو ترکی؟؟
میگه از کجا فهمیدی؟؟
میگه آخه ۵ سال اینجا بانک شده
-
پیر زن : باز زنگ خونه مارو زدی و اومدی گدائی ؟ گدا : پس توقع داشتی زنگ خونه تونو بزنم و بیام خواستگاری
-
یه عده از ترکا یه هیئت میزنن ..رو سر درش مینویسن: به علت فوت امام حسین هیئت تعطیل است!
-
از یک دختر می پرسند اسمت چیست ؟ می گوید: مریم ولی صدایم می کنند می می بعد از یک اقایی می پرسند :اسم شما چیست؟ مگوید:چراغ علی ولی صدایم می کنند لوستر
-
شخصی می گفت؛ این چه حرفیه که حشیش آدم را معتاد می کنه! من الان 20ساله که روزی دو بست حشیش می کشم ولی هنوز معتاد نشده ام!
-
به یه لاک پشته میگن دروغ بگو: میگه دویدم و دویدم!
-
یه روز یه نفر نماز میخواسته بخونه و با خدا هم قهر بوده...میگه دو رکعت نماز میخونم به هیچ کسی هم مربوط نیست!
-
یه بنده خدائی دنبال دزد میکنه و سپس از دزد هم جلو میزنه

 

 

 

لطیفه های ملا نصرالدینی

طرفداری
دو شکارچی با هم صحبت می کردند. « اولی پرسید اگر خرسی به تو حمله کند،چه می کنی؟
دومی: «با تفنگ شکارش می کنم
اولی: « اگر تفنگ نداشته باشی، چه؟ »
دومی:« می روم بالای درخت
اولی:« اگر آنجا درخت نباشد، چی؟»
 « دومی خب، پشت یک صخره پنهان می شوم
اولی: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومی:« توی گودالی دراز می کشم
اولی: «اگر گودال هم نبود؟»
عصبانی شد و گفت: «داداش! بگو ببینم، تو طرفدار منی یا خرسه؟! در این موقع، شکارچی دوم


علت جنگ
شخصی از ملا پرسید: می دانی جنگ چگونه اتفاق می افتد؟ ملا بلافاصله کشیده ای محکم در گوش آن مرد می زند: و می گوید اینطوری

 

در کلاس ریاضی
معلم:« ناصر! اگر حمید
۵ تا مداد داشته باشد و ۳ تای آن را به رضا بدهد، چند تا مداد برایش می ماند؟ »
ناصر:« آقا اجازه! ما حمید را نمی شناسیم و کاری هم به کارش نداریم

 

آرزوی سلامتی
روزی شخصی به عیادت دوستش رفت و حال او را پرسید.
او گفت: «تبم قطع شده ولی گردنم خیلی درد می کند
امیدواریم آن هم قطع شود. شخص عیادت کننده با خونسردی گفت

 

دروغگوها
اولی: «یک روز توپم را شوت کردم، رفت کره ماه، خورد توی سر یک نفر و برگشت
دومی: «عجب! پس آن توپی را که خورد توی سرم تو شوت کرده بودی؟»

 

در اتوبوس
د . اتوبوس طبق معمول خیلی شلوغ بو مسافری عصبانی به آقای چاقی که پهلویش ایستاده بود، گفت آقا! ممکن است هل ندهید!
نمی دهم، دارم نفس می کشم. مرد چاق با اوقات تلخی گفت: هل

 

چیزایی در مورد خانم ها و اقایون:

 

اول آقایون:

-تمامی آقایون شدیداً گرفتار کار و بیزنس خودشون هستند
2
در حالـی که شدیداً گرفتار کار و بیزنس خودشون هستند،ولی در هر صورت وقت واسه خانوم ها دارند.
3
 در حالـی که در هر صورت وقت واسه خانوم ها دارند، ولی اون ها رو به حساب نمی آرن.
4
در حالی که اون هارو به حساب نمی آرن، ولی همیشه یکی تو دست و بالشون هست.
5
در حالی که همیشه یکی تو دست و با لشون هست،ولی بازم شانس‌شون رو روی تور کردن بقیه خانوم ها امتحان می کنن.
6
در حالی که شانس شونو روی بقیه خانوم ها امتحان می کنن،ولی دستپاچه می شن وقتی زنی ترکشون می کنه.
7
در حالی که دستپاچه می شن وقتی زنی ترکشون می کنه، ولی بازم درس عبرت نمی گیرن وهنوز هم می خوان شانس شون رو روی بقیه خانوم ها امتحان کنند.

حالا خانمها:

1برای بیشتر خانوم ها مهم ترین مسئله ،امنیت مالی است.

2
با این که امنیت مالی برایشان بسیار مهم است،ولی باز هم بیرون می رن و لباس های گرون قیمت می خرن.

3
با این که همیشه لباس های گرون قیمت می خرن،ولی مدام میگن که چیزی ندارن بپوشن.

4
با این که می گن چیزی ندارن بپوشن، ولی همیشه هم قشنگ و شیک لباس می پوشن.

5
با این که همیشه قشنگ و شیک لباس می پوشن،ولی می گن لباس هام دیگه کهنه و درب و داغونه.

6
با این که میگن که لباس هاشون کهنه و درب و داغونه،ولی انتظار دارن که شما همیشه از تیپ شون تعریف کنید.

7
با این که همیشه انتظار دارن ازتیپ شون تعریف کنید،ولی وقتی هم شما این کار رو می کنین ...حرف هاتونو باور نمی کنن

شاد و خندون باشید همیشه

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
ارزو جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 03:28 ب.ظ

واقعا وبلاگ قشنگی داری برات ارزوی موفقیت میکنم
منتظرم تا باز بیایی بای بای

امیر شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:18 ق.ظ http://7th-blue-sky.mihanblog.com

سلام
جکهات خیلی قشنگ بود .کلی خندیدم
برات آرزوی موفقیت میکنم
به ما هم سر بزن
موفق باشی

حمید دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:25 ق.ظ

سلام
چطوری ؟
خوش میگذره
خوشحالم که وبلاگت رونق گرفته
خوش باشی بای بای

هادی یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:14 ب.ظ

الهام جون سلام
خوبی عزیزم؟
من دنبال یه عفریته خوشجل می گردم که تورش کنم
این افتخار رو می دی؟
ای دی م هم بالاست
یه پسر خوب و ناز و مامانیم
و خیلی هم دخترا رو دوست دارم

ایلا یکشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 05:25 ق.ظ

بامزه بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد