جوکراش بیان...!

 

 

ازآبادانیه میپرسن چرا بچه های آبادان خون گرمن؟ میگه بچه های آبادان خون گرمن؟ خو هوا گرمه!

-----------------------------------------------------

 

به یه رشتیه میگن میتونی صدای گرگ در بیاری؟ میگه: اووووووووووو حوصله داری!

----------------------------------------------------

 

یارو با ماشینش از چراغ قرمز رد میشه میگه خیلی بد شد چراغ قرمز رو رد کردیم قضنفر میگه این که غصه نداره ماشین پلیس پشت سرمون هم رد کرد...!

-----------------------------------------------------

 

به ترکه میگن با ماشین جمله بساز میگه: میایید همسایه ماشین؟!

----------------------------------------------------

 

زن قضنفر میبینه که شوهرش خیلی ناراحته و داره به بیرون پنجره نگاه میکنه میره پیشش و میگه چرا اینقدر ناراحتی ؟ قضنفر میگه بابا منتظرم این بارونه لامسب بند بیاد تا بتونم برم باغچه هارو آب بدم!

----------------------------------------------------

 

خانومی میگفت مردها همه عمرشون تلاش میکنند به امید اینکه صاحب تمام پولهای دنیا بشن مردی جواب داد ولی زنها قانعتر هستند آنها فقط پولهایی که مردها با کوشش جمع کردند را میخواهند!

----------------------------------------------------

 

بچه جهوده به باباش میگه: بابا 2 دوتا چندتا میشه؟ یارو میگه بستگی داره بخواهی بخری یا بفروشی یا جدول ضرب حل کنی!

----------------------------------------------------

 

 قضنفر که تازه چلوکبابی زده بود برا مادرش درد دل میکرد میگفت: چقدر بدبخت شدم چلوکباب به اون خوشمزگی درست میکنم هیچکی نمیاد بخوره مادر: آخه چرا؟ قضنفر والا خودم هم نمیدونم از صبح تا شب یه بند تو چلوکبابی هستم هیشکی نمیاد فقط روزی دوبار ,یکی سر ناهار یکی سر شام مغازه رو میبندم میرم خونه نون بربری میخورم و بر میگردم...!

----------------------------------------------------

 

یه یارو رفته بود پیش دکتر ,دکتر بعد از معاینه او رو فرستاد طبقه پائین آزمایشگاه... اونجا خانم پرستار یه لیوان پلاستیکی به یارو میده یارو میره تو دسشتشویی بعد با یه لیوانه پر.... میاد بیرون به پرستار میگه خوب حالا چی کار کنم پرستار گفت: برو بالا , یارو : به سلامتی آبجی لیوان و تا ته سر کشید.!

----------------------------------------------------

 

خره با گوره خره مسابقه میدن گوره خره برنده میشه بعد خره میگه: قبول نیست این لباس ورزشی تنشه......!!!!!!

----------------------------------------------------

 

از ترکه میپرسن نظرت در مورده زلزله بم چیه؟ میگه این مشته محکمی بود در دهن آمریکا!

----------------------------------------------------

 

 

از پیرمرده قزوینی میپرسن تو چه آرزویی داری؟ میگه جوانی! میگن دوست داشتی جوان میشدی؟ میگه نه بلم جان دوست داشتم جوانی در دست رسم بود...!

----------------------------------------------------

 

 

اگه گفتی چطوری میشه یه ترک رو روز جمعه خندوند؟روز دوشنبه بهش یه جک بگو!!!

-----------------------------------------------

ترکه داشته تو اتوبان کرج با سرعت میرفته , یه دفعه رادیو پیام میگه : "رانندگان عزیز که در لاین تهران به کرج در تردد هستند مواظب باشن یه اتوموبیل در لاین مخالف در حرکت است" ترکه همینجور که داشته فرمونو اینور اونور میکرده میگه : لامصبا یکی دوتام نیستن ...

----------------------------------------------

ترکه دلش میگیره محلول لوله بازکن میخوره...

----------------------------------------------

از یه لره میپرسن تو شما آدم مشهور هم هست میگه آره ....، الیزابت تای لُر ، لُر و هاردی .... سوفیا لُره یه ماده شیمیائی هم هست که اختراع خودمونه بهش میگن کلُر

----------------------------------------------

 

یه دفعه آبادانیه تو بیابون گم میشه ، و داشته از تشنگی میمرده .... خلاصه هی

یه میگفته آب آب آآآآآ آب .... یه دفعه میرسه به یه چشمه دستاشو میزنه تو آب میکشه به موهاش میگه آخیــــــــــش ، وُلک  راحت شدم تیپ موهام خراب شده بود  داشتم میمردما

------------------------------------------------

خانم معلمه سر کلاس از یه بچه تخسه می پرسه:‌ اگه سه تا گنجشک سر یه شاخه درخت نشسته باشن،‌ بعد ما یکیشون رو با تیر بزنیم، چند تا گنجشک رو درخت میمونه؟ بچهه میگه:‌ هیچی! معلمه میگه: نخیر دو تا میمونه. بچهه میگه: خوب اون دو تا هم از صدای تیر فرار میکنن دیگه.‌ معلمه یکم فکر میکنه، میگه: جوابت درست نبود ولی از طرز فکرت خوشم اومد! بعد شاگرده میگه:‌ خانم حالا ما یه سوال بپرسیم؟! معلمه میگه : ‌. بپرس پسره‌ میگه: اگه سه تا خانم تو خیابون بستنی بخورن، اولی گاز بزنه، ‌دومی لیس بزنه و سومی میک بزنه، کدومشون ازدواج کرده؟! معلمه یکم سومی! بچهه میگه:‌ نه...جوابتون درست نبود فکر میکنه، میگه:‌ خوب معلومه،‌.  اونی که حلقه دستشه ازدواج کرده، معلم: از طرز فکرت خوشم اومد

-----------------------------------------------------

 

به دفعه یه کُرد رو میبرن جهنم بعد فرداش میبینن هیچکی تو جهنم نیست تحقیق میکنن مبینن کُرد همرو قاچاقی برده بهشت..

------------------------------------------------------

 

یه دفعه یه آفتاب پرست میره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " میکنه

------------------------------------------------------

 

چوپان دروغگو میمیره شب اول قبر ازش میپرسن تو کی هستی؟ میگه :دهقان فداکارم!!!

-------------------------------------------------

 

ترکه میره استخر میره تو قسمت 4 متری داشته زیره آب میرفته وقتی میاد بالا میگه: بابا ایول به اون بنایی که کف استخرو کاشی کرده عجب نفسی داشته!

-------------------------------------------------

دعای پاس کردن ترم:الهی ادرکنی به نمرتن 10و قانعن 12 وحافظن من مشروطی و فلجن استادی و لغون امتحانی الهی امین...

-------------------------------------------------

 

بسیجی رو میخواستن شکنجه کنن میبندنش به درخت دکمه بالایی پیرهنشو باز میکنن!

 

 همیشه شاد و خندون باشین

نظرات 1 + ارسال نظر
پری جذامی سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 06:09 ب.ظ http://lazar-nymphet.persianblog.com

با نمک! کف کردم از بس زیااااااااااااد بووود :((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد