هیچ وقت از خدا نخواستم همه ی دنیا مال من باشه...فقط خواستم اونی که دنیای منه مال هیچکی نباشه........!!!
زندگی یعنی :
ناخواسته به دنیا آمدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد ، مردن . . .
زندگی دفتری از خاطرهاست ... یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ... یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسفر سختی هاست ، چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد... ما همه همسفریم
به دنبال واژه مباش .. کلمات فریبمان می دهند .. وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود فاتحه ی کلمات را باید خواند
تنهایی آدمها یه دریا عمق داره ، ولی پر کردنش با یه لیوان محبت ممکنه
نه دیداری ٬ نه بیداری ٬ نه دستی از سر یاری
مرا آشفته میدارد چنین آشفته بازاری
نخ داخل شمع از شمع پرسید چرا وقتی من میسوزم تو اشک میریزی شمع گفت مگه میشه کسی که تو قلبمه داره میسوزه من اشک نریزم
دیشب در جاده های سکوت در ایستگاه عشق هر چه منتظر ماندم
کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد و من تنهاتر از همیشه به خانه بر گشتم
برای داشتن چیزی که تا به حال نداشتی
.
کسی باش که تا به حال نبودی